Monday, September 29, 2003

چند سال پيش يه مقاله ای به قلم محمد قائد
خوندم که از خاتمی انتقاد کرده بود که چرا الکی شعار گفتگوی تمدنها می ده وقتی تو
کشور خودش دو نفر نمی تونن با هم بدون ترس و واهمه حرف بزنند. من اون موقع گفتم اين
چقدر بی تربيته که داره از خاتمی انتقاد می کنه. ولی الان می بينم که شديدا حق
داشته. الان وضعيت کشور ما اينقدر خرابه که اصلا حرف زدن از چنين چيزهای يوتوپيايی
و آرمانگرايانه مثل جوک سال می مونه. تهديدهای خارجی که تمومی نداره، تو داخل هم که
همه به جون هم افتادن، اوضاع شيرتوشير، گرونی، فقر و فحشا، ترافيک، دود. هيچ چيز
اينجا نيست که آدم بهش دل خوش کنه. همه چيز داغونه. حالا واقعا مسخره اس که ما
بيايم شعار گفتگو و انديشه بديم و بخوايم به سوئدی ها و دانمارکی ها ياد بديم که با
هم حرف بزنن! همه چيز به گند کشيده شده. دين هم استثنا نيست. يه زمانی ميرزای
شيرازی يه چيزی رو حروم می کرد توی دربار هم قليونها رو می شکوندن. تازه اون موقع
بدون حضور media بود، الان مکارم شيرازی ميگه سيگار حرام، نواده های همونهايی که از
ميرزای شيرازی تبعيت کرده بودن، فقط با تمسخر خبر رو تعريف می کنن و سيگارشون رو
دود می کنن. چرت و پرت زياد گفتم بسه!

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Nedstat Basic - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter