Tuesday, February 24, 2004


 

شديدا
توصيه می کنم اين مطلب رو تا آخرش بخونين...

 

مروز داستان Pied Piper رو کشف دوباره کردم.
برای اونايی که داستان رو نمی دونن:

مردم شهر هاملين زندگی خوب و مرفهی دارن تا
اينکه يه روز موشها به شهر حمله می کنن و هر چيزی رو، از آب و غذا گرفته تا
پارچه، غير از فلزات، می خورن. مردم که سراسيمه شدن به فکر چاره می افتند ولی کاری
نمی تونن بکنند، تا اينکه يه فلوت زنی به شهر مياد با لباسهای مسخره و رنگارنگ و
ميگه من حاضرم به ازای 1000 فلورين موشها رو از شهر بيرون کنم. شهردار ميگه تو اين
کار رو بکن من بهت 50000 فلورين می دم.

صبح زود فلوت زن از خواب بيدار می شه و با
فلوتش آهنگی رو می زنه که همه موشها از سوراخها بيرون ميان و دنبالش راه می افتن،
فلوت زن تا کنار رودخانه می ره و موشهای سحرشده هم می رن توی رودخونه و غرق می شن.
مردم شهر جشن می گيرن، فلوت زن مياد از شهردار 50000 فلورين اش رو طلب می کنه،
شهردار ميگه 50 فلورين بهت می دم و از شهر برو بيرون. فلوت زن هم اون رو تهديد می
کنه و از تالار شهر می ره بيرون.

فردا که مردم شهر بچه ها رو تو خونه می ذارن
و به کليسا می رن، فلوت زن آهنگ جديدی می زنه و بچه ها پشت سرش صف می کشن و راه می
افتن، فلوت زن به غاری در کوه می رسه خودش می ره تو و بچه ها هم دنبالش می رن و در
غار بسته می شه. فقط يکی از بچه ها که می لنگيده از بقيه عقب می مونه و داستان رو
برای مردم شهر تعريف می کنه و ديگه هم از بچه ها خبری نمی شه.

 

البته اين داستان رو از قبل می دونستم و
احتمالا خيلی ها می دونن، ولی مساله ای باعث شد که امروز دنبال متن داستان بگردم
(دليلش رو تا اطلاع ثانوی نمی تونم بگم) و وقتی کمی توی اينترنت گشتم چيزهای جالبی
درباره اش پيدا کردم:

اين داستان بر مبنای يک حادثه واقعی است! در
26 ژوئن سال 1284، 130 تا از بچه های شهر هاملين آلمان ناپديد می شن. يک نی زن با
لباس رنگارنگ آنها رو از شهر دور کرده و ديگه هم از اين بچه ها خبری نشد. يک تصوير
شيشه ای در کليسای شهر هاملين وجود داره که اين حادثه رو نشون می ده:




 

زير آن به زبان آلمانی جملات زير نوشته
شده:

در سال 1284، روز جان و پاول، روز 26
ژوئن، توسط يک نی زن، با لباسی از رنگهای متفاوت، 130 کودک متولد هاملين در
"کالواری" نزديک "کاپن" گم شدند.

 

ظاهرا "کالواری" به معنی "قتلگاه" هست و در
مورد "کاپن" نظر اجماعی وجود نداره ولی دانشمندا حدس می زنن اسم يکی از تپه های
اطراف هاملين باشه.

 

تئوری های مختلفی در اين باره هست.
معروفترين اش اينه که نی زن رو يکی از فرمانده های آن موقع استخدام کرده که بچه ها
رو برای تشکيل يک کلونی جديد در اروپای شرقی بکار بگيره. يکی از نسخه های محبوب
داستان اشاره داره که داخل غار مسيری مخفی به ترانسيلوانيا (محل زندگی کنت دراکول)
راه داره و اتفاقا مدارکی وجود داره که اين بچه ها واقعا به موراويا، يعنی قسمت
شرقی جمهوری چک، رفتن. اين نظريه اخيرا با اظهارات پروفسور زبان شناس معروف، يورگن
يودولف، تقويت شده.

 

در مورد داستان:

همانطور که می دونين مشهورترين نسخه داستان
Pied Piper متعلق به برادران گريم (ياکوب و ويلهلم) است، آنها از يازده نسخه متفاوت
داستان برای داستانی که نوشتن برداشت کردند که مضامين زير در داستانشان ديده می
شه:

- يک بچه کور و لنگ که نمی تونه نی زن رو تا
آخر دنبال کنه.

- نی زن و بچه ها وارد يک راه زيرزمينی به
ترانسيلوانيا می شن.

- يک خيابان در شهر هاملين به عنوان يادبود
اين حادثه نامگذاری می شه (Drumless Lane or Bungelose Gasse) و در آن آواز
خواندن و ساز زدن اکيدا ممنوعه.

 

سال 1849، رابرت براونينگ داستان برادران
گريم رو به زبان انگليسی درآورد که تازه از اون زمانه که داستان معروف شده و حتی در
کشورهای انگليسی زبان از آلمانی زبان محبوب تره.

ظاهرا ولفگانگ گوته و برتولت برشت شعری به
مناسبت اين داستان سروده اند.

 

اگه بازم اطلاعات خواستيم بگين بهتون لينک
بدم، ولی خودتون هم خيلی راحت می تونين همه چيز رو پيدا
کنين.



0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Nedstat Basic - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter