هی می گن بارون خوبه، بارون قشنگه، بارون
هوا رو تميز می کنه. کجاش اينايی يه که می گن؟ امروز هرچی آشغاله از توی جويهای آب
ريخته بود بيرون نمی دونين چه منظره قشنگی به شهر هميشه قشنگ تهران و شمالش (!)
داده بود. تازه من وقتی از خونه به دانشگاه می رم و برعکس ، توی مسير و در حال
رانندگی ام روی نامه هايی که بايد بزنم، کارهايی که بايد بکنم، فيلمنامه هام،
داستانهام، توطئه هام، کلاهبرداری هام و خلاصه همه کارهای آينده فکر و برنامه ريزی
می کنم، ولی توی بارون و اون هوای بد که آدم جلوش رو به زور می بينه، مگه می شه
تمرکز کرد! بيخود نيست باروری من توی پاييز و زمستون کمتر از بهار و
تابستونه!