امروز تو اتوبان يادگار ديدم يه راننده
موتور دستش يه سيگار گرفته و هی داره به من اشاره می کنه و با دستاش هی بال بال می
زنه. فکر کردم يه طرفداره که داره ابراز علاقه می کنه، شيشه رو کشيدم پايين، سرعتم
رو هم کم کردم ببينم امضا می خواد يا کار ديگه ای داره، ماشين پشتی ها کلی بوق زدن،
بعد باز با زبان کرولالی يه چيزی گفت نفهميدم. سرم رو تکون دادم، باز بهم نزديک تر
شد و داد زد "کبريت داری؟"...
موتور دستش يه سيگار گرفته و هی داره به من اشاره می کنه و با دستاش هی بال بال می
زنه. فکر کردم يه طرفداره که داره ابراز علاقه می کنه، شيشه رو کشيدم پايين، سرعتم
رو هم کم کردم ببينم امضا می خواد يا کار ديگه ای داره، ماشين پشتی ها کلی بوق زدن،
بعد باز با زبان کرولالی يه چيزی گفت نفهميدم. سرم رو تکون دادم، باز بهم نزديک تر
شد و داد زد "کبريت داری؟"...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home