Saturday, April 10, 2004

امروز شاهد يه ديالوگ باحال تو تاکسی بودم.
تا يه ساعت پيش به چند دليل (که يکی اش رو روزبه می دونه!) در سطح شهر جاری بودم.
تو يکی از تاکسی ها راننده هه جوون بود و دو تا پسر جوون رو غير از من سوار کرده
بود. طبق معمول اينا شروع کردن به پرت و پلا گويی و من هم مثل هميشه داشتم با
نيمکره چپ مغزم فحش می دادم به فرهنگ مردم اين مملکت که چقدر چيپ هستن و با نيمکره
راست مغزم هم داشتم حرفهاشون رو ضبط می کردم که شايد بعدا تو داستانها و فيلمنامه
هام بتونم ازشون استفاده کنم.

خلاصه اينکه يهو صحبت بلند کردن دختر و از
اين جک و جونورا شد و راننده هه گفت �من که مردها رو بيشتر از زنها سوار می کنم.�
(در ضمن بگم که راننده هه از اين جنوب شهری ها بود) بعد پسر پشتی يه گفت �نکنه شما
هم مثل من، گِی هستی؟� بعد ظاهرا راننده هه "گی" رو نشنيد يا اگر هم شنيد نمی دونست
چيه و فکر کرده تو حرف پسره پارازيت افتاده بوده، خلاصه ظاهرا اينجوری شنيد �نکنه
شما هم مثل من هستی؟�، بعد راننده هه پرسيد �چرا؟� پسر پشتی يه ظاهرا لحن سوالی
راننده رو نفهميد و فکر کرد "چرا"ش به معنی آره تاييده! بعد يهو خنديد و  گفت
�آخ جون!�، من تا اينجاش که داشتم خودم رو کنترل می کردم که يهو وقتی راننده هه
برای اينکه کم نياره و بدون اينکه بدونه چی داره می گه، گفت �دمت گرم!� منم ديگه
زدم زير خنده...

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Nedstat Basic - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter