امروز يه صحنه عجيب غريب بغل سينما فرهنگ
ديدم. داشتم دنبال جای پارک می گشتم يهو ديدم دو تا دختر دارن از خيابون رد می شن،
پاهای يکی شون توجهم رو جلب کرد، دقت که کردم ديدم طفلکی کفشهاش لنگه به لنگه اس،
گفتم شايد دارن وسط خيابون کار بی ناموسی می کنن و پاهای اون يکی اومده وسط
پاهای اين يکی، ولی ديدم نه! يه کفشش قرمزِ قرمز و اون يکی آبیِ آبی! ديگه اينم
لابد مد امساله! شايد هم يه دوست پسرش طرفدار پرسپوليسه اون يکی دوست پسرش طرفدار
استقلال! شايد هم بيچاره فقير بوده، گرچه به قيافش نمی خورد (البته من از پشت
ديدمش، ولی بهش می يومد مايه دار باشه!)
ديدم. داشتم دنبال جای پارک می گشتم يهو ديدم دو تا دختر دارن از خيابون رد می شن،
پاهای يکی شون توجهم رو جلب کرد، دقت که کردم ديدم طفلکی کفشهاش لنگه به لنگه اس،
گفتم شايد دارن وسط خيابون کار بی ناموسی می کنن و پاهای اون يکی اومده وسط
پاهای اين يکی، ولی ديدم نه! يه کفشش قرمزِ قرمز و اون يکی آبیِ آبی! ديگه اينم
لابد مد امساله! شايد هم يه دوست پسرش طرفدار پرسپوليسه اون يکی دوست پسرش طرفدار
استقلال! شايد هم بيچاره فقير بوده، گرچه به قيافش نمی خورد (البته من از پشت
ديدمش، ولی بهش می يومد مايه دار باشه!)
0 Comments:
Post a Comment
<< Home