Sunday, May 23, 2004

ولگردی های ذهنی من تو چند روز
اخير:

- اين همه آدم تو زندگی جون می کَنه که بعدا
مراسم ختمش باشکوه تر برگزار بشه!

- بدترين جمله پای تلفن: �الو (مکث) سلام
(مکث) خواب بودی؟ (مکث) خب... ديگه بايد بيدار می شدی، نه؟�

- اگر يه هنرمندی پيدا شه که بتونه با روده
هاش کاری کنه که مدفوعش شبيه مجسمه های معروف بشه، هيچ برنامه تلويزيونی حاضر نيست
براش تبليغ کنه!

- پيرمرد فيلم داستان استريت می گفت:
�بدترين لحظه پيری وقتی يه که آدم ياد جوونی می افته.�

- هيجان کدوم بيشتره: 1) انتخاب مسير
دانشگاه از چمران يا همت. 2) انتخاب مسير ونکوور با بريتيش ايرويز يا کی. ال. ام؟
فکر می کردم هر دو يه اندازه هيجان داره، ولی ظاهرا دومی ديگه هيجانی نداره چون فقط
تو بريتيش جا برام پيدا شد.

- کاش آدمهای خوب ازدواج نمی
کردن.

 

- چرا اون دختر خوشگله بجای اينکه توی بخش
پروازهای خارجی آژانس کار کنه، توی بخش پروازهای داخلی
يه؟

 

خب حالا شماها می تونين ذهن پيچيده منو جمع
بندی کنين ببينيد اينا چه ربطی به هم دارن؟

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Nedstat Basic - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter