دختر عموی من، ديانا، الان 22 سالشه. آمريکا
زندگی می کنه و پارسال برای اولين بار اومده بود ايران. نکته جالب اين بود که بيشتر
از اينکه از حجاب زنها توی ايران تعجب کنه از اين متعجب بود که زنهای ايرانی اين
ظلمی که بهشون می شه رو پذيرفتن. واقعا هم اينجوريه. ممکنه گهگاه اعتراضهای گذرايی
بکنن، ولی عملا براشون مثل يه اصل زندگی شده. منظورم اينه که آدم وقتی توی دل يه
فاجعه ای قرار داره و با اون فاجعه بزرگ می شه، عمقش رو کمتر از ناظر بيرونی حس می
کنه. اين حرفها رو زدم که بگم زياد نبايد برای مردم عراق دلسوزی بی مورد کرد، چون
اونا هم از وقتی به دنيا اومدن وضع زندگی شون همينجور بوده، ولی خب مسلمه که وقتی
يه سوئدی يا آمريکايی در حال آبجو خوردن و بازی با سگش از تلويزيون زندگی های درب و
داغون عراقی ها رو می بينه دلش می سوزه، ولی اون عراقی يه روحش از لذات زندگی خبر
نداره که بخواد حسرتش رو بخوره... چی شد!؟
زندگی می کنه و پارسال برای اولين بار اومده بود ايران. نکته جالب اين بود که بيشتر
از اينکه از حجاب زنها توی ايران تعجب کنه از اين متعجب بود که زنهای ايرانی اين
ظلمی که بهشون می شه رو پذيرفتن. واقعا هم اينجوريه. ممکنه گهگاه اعتراضهای گذرايی
بکنن، ولی عملا براشون مثل يه اصل زندگی شده. منظورم اينه که آدم وقتی توی دل يه
فاجعه ای قرار داره و با اون فاجعه بزرگ می شه، عمقش رو کمتر از ناظر بيرونی حس می
کنه. اين حرفها رو زدم که بگم زياد نبايد برای مردم عراق دلسوزی بی مورد کرد، چون
اونا هم از وقتی به دنيا اومدن وضع زندگی شون همينجور بوده، ولی خب مسلمه که وقتی
يه سوئدی يا آمريکايی در حال آبجو خوردن و بازی با سگش از تلويزيون زندگی های درب و
داغون عراقی ها رو می بينه دلش می سوزه، ولی اون عراقی يه روحش از لذات زندگی خبر
نداره که بخواد حسرتش رو بخوره... چی شد!؟
0 Comments:
Post a Comment
<< Home