۱. آيا من يک معتاد اينترنتی هستم؟ از سفر که برگشته بودم داشتم تندتند جواب ايميل‌های اومده توی چند روز اخير رو می‌دادم. بعد به يکی زنگ زدم که رفت روی انسرينگ ماشين. خودم رو معرفی کردم و حرفم رو زدم و آخرش به جای اينکه بگم «قربانت خدافظ» به سبک ايميل‌هام گفتم «قربانت مهدی»! ديروز هم اينترنت‌ام قطع شده بود داشتم مثل ديوونه‌هابال بال می‌زدم. بعد يهو گفتم برم واسه خودم سالاد درست کنم ولی واسه کسری از ثانيه فکر کردم چون اينترنت قطع شده سالاد هم نمی‌شه درست کرد!
۲. کاش رييس آدم اينجوری باشه!
۳. چقدر تازگيا ملت با اسم ناشناس ميان توی وبلاگم نظر می‌دن. بابا خودتون رو معرفی کنين بخدا گازتون نمی‌گيرم.
۴. جالبه که چقدر زندگی آدم اوج و فرود می‌تونه داشته باشه. الان جشنواره کن در حال برگزاريه. سوفيا کاپولا که بخاطر فيلم «گمشده در ترجمه‌» کلی تحسين و تشويق شده بود بخاطر فيلم جديدش «ماری آنتوانت» ‌هو شد و اوليور استون که واسه فيلم «اسکندر» تقريبا زير دست و پای منتقدا له شده بود واسه نمايش ۲۰ دقيقه از فيلم جديدش راجع به برجهای تجارت جهانی چند دقيقه يکريز مورد تشويق قرار گرفت. خلاصه با يه شکست خودتون رو نبازين و با يه پيروزی غره نشين. اينم از درس اخلاقی امروز.