من پس فردا آخرين امتحان ليسانسم رو می دم.
البته يه کم فکرش رو که می کنم می بينم ممکنه اين امتحان آخرين امتحان زندگی ام
باشه. کسی چه می دونه شايد همين ليسانس موندم. خيلی دور از واقعيت نيست. پذيرش
نگيرم و بعدش مجبور شم برم سربازی و بعدشم که ديگه کی حال داره ادامه تحصيل بده.
همه بعد سربازی مگه معتاد و منحرف (!) نمی شن!؟ ولی حس بدی يه. اين که ديگه سر
امتحان نشينم رو می گم. دقيقا حسم مثل زنی يه که تازه يائسه شده. حس می کنه ديگه
باروری نداره و دچار افسردگی مقطعی می شه! (مثکه باز اين منوچهری دامغانیِ
درونم ابراز وجود کرد، جدی نگيرين!)
البته يه کم فکرش رو که می کنم می بينم ممکنه اين امتحان آخرين امتحان زندگی ام
باشه. کسی چه می دونه شايد همين ليسانس موندم. خيلی دور از واقعيت نيست. پذيرش
نگيرم و بعدش مجبور شم برم سربازی و بعدشم که ديگه کی حال داره ادامه تحصيل بده.
همه بعد سربازی مگه معتاد و منحرف (!) نمی شن!؟ ولی حس بدی يه. اين که ديگه سر
امتحان نشينم رو می گم. دقيقا حسم مثل زنی يه که تازه يائسه شده. حس می کنه ديگه
باروری نداره و دچار افسردگی مقطعی می شه! (مثکه باز اين منوچهری دامغانیِ
درونم ابراز وجود کرد، جدی نگيرين!)
0 Comments:
Post a Comment
<< Home