Saturday, September 04, 2004

خب من اومدم آپدیت کنم بالاخره!راستش من فکر می کردم بیام کانادا کلی خبر برای نوشتن دارم، ولی اینجا فعلا همه چی آرومه و اتفاق هیجان انگیزی نیافتاده! نه کسی کسی رو کشته نه از بانک سرقت کردن نه گروگانگیری شده و ... ولی حالا ۱۱ سپتامبر نزدیکه،‌ ایشالله بن لادن و سایر رفقا امسال یه سر میان ونکوور...خلاصه اینکه من از یکشنبه رسیدم اینجا، از وقتی رسیدم هی دارم کارتهای مختلف می گیرم که ظاهرا قراره هرکدوم بخشی از هویت من رو اینجا تشکیل بدن (یه چیزی تو مایه های پازل!)‌. اینجا آدمها همه به هم لبخند می زنن ولی به محض اینکه پات رو بذاری روی پاشون جیغ می زنن! (این جمله استعاری بود،‌ فکر نکنین چنین اتفاقی افتاده!) بعدش اینکه با اینکه اینجا دورترین جا به ایرانه ولی زیاد حس نمی کنم از ایران دور شدم. پریروز رفتیم نون سنگک و چای احمد خریدیم، البته سنگک گرون بود (حدود ۱۷۰۰ تومان ایران). من هم رفتم توی یه مغازه ای کارت تلفن بخرم گفتم excuse me جواب داد بفرمایین! خلاصه اینجا ایرانی ها هم در کنار بقیه می لولند! راستی ۶۰٪‌ جمعیت ونکوور ظاهرا چینی هستن و در اون ۴۰٪ هم تا حد زیادی چشم بادومی دیده می شه. خلاصه اینکه بور و بلوند کم پیدا می شه :(این رو هم بگم که من هنوز نتونستم برم توی اتاقم و در خانه دو تا از طرفدارای مهربون تلپ هستم، این دو تا پله های ترقی رو شصت تا یکی طی کردن و داره به مدارج حواریون نزدیک می شن، ایشالله که هیچکدوم یهودا نباشن! خلاصه اگه می بینین خیلی لوس و بی مزه شدم بخاطر اینه که دور و برم شلوغه و نمی تونم تمرکز کنم. گفتم فقط بیام بگم دوباره ظهور کردم :ی

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Nedstat Basic - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter