مردهشور مخترع تيتر رو ببره. تيتر نداره که
۱. من تنها موجود روی کرهزمين هستم که ايميل اسپم به دردم خورده. پريروز ديدم يه ايمیل دارم با سابجکت «هتل». بازش کردم ديدم توش از همين چرتوپرتهای وياگرا و فلان جای خودتون رو بزرگ کنين و ايناس. وقتی داشتم پاکش میکردم يهو يادم افتاد که پول بلیط هواپٓما و هتل سفری که دو سه ماه قبل به اتاوا داشتم رو هنوز نگرفتم. سريع فرمش رو پر کردم و فرستادم برای پروسس. خلاصه اسپمه ۹۰۰ دلار واسم حفظ کرد (البته بالاخره که يادم میافتاد).
۲. لطفا اينقدر بهم نگين «وبلاگ انگليسيت» يا «وبلاگ سينماييت». اين بيچارهها اسم دارن. مثل اينه که به يکی بگين اون بچهت که دختره.
۳. يه دختر چينيه توی لب ما کار میکنه يه نکتههايی درباره فرهنگ چين بهم گفت. مثلا گفت دو نفر که با هم دوست دختر و دوست پسر يا نامزد هستن هيچوقت نبايد به همديگه چتر کادو بدن چون تلفظ معادل چتر توی چينی شبيه «جدايی» به چينی هست و شگون نداره! يا گفت وقتی کادوی عروسی میخوای بدی نبايد به عروس و داماد قيچی کادو بدی چون قيچی معنای استعاری جدايی داره. اين هم واسه اطلاعات عمومیتون.
۴. يک اعتراف. اتفاقی که هميشه ازش میترسيدم ديروز افتاد. درحاليکه هنوز دو سال نشده که اينجا هستم و در حاليکه ۹۰٪ آدمهای دور و برم ايرانی هستن و در حاليکه مطالعات فارسیام چندان کمتر نشده ديروز يه کلمه فارسی از ذهنم رفته بود و مجبور شدم از روی ديکشنری انگليسی به فارسی معادل انگليسیش رو نگاه کنم تا فارسیاش رو پيدا کنم. ايشالله که همين يه مورد بوده.
۵. در راستای حالگيری کردن از آدمهای توی شاتل بغل خونهم. يه پيرمردی هست که تا حالا چند بار ديدمش. اين وقتی سوار میشه سکهها رو با ذوق يکیيکی توی اون دستگاهه میندازه و وقتی بليطش مياد بيرون يه ذوقی میکنه میگه «بينگو». میخوام دفعه بعد که اين کار رو کرد بهش توضيح بدم که لزومی به ابراز ذوق نداره چون اون دستگاه طوری طراحی شده که سکه بگيره بليط بده بيرون.
۲. لطفا اينقدر بهم نگين «وبلاگ انگليسيت» يا «وبلاگ سينماييت». اين بيچارهها اسم دارن. مثل اينه که به يکی بگين اون بچهت که دختره.
۳. يه دختر چينيه توی لب ما کار میکنه يه نکتههايی درباره فرهنگ چين بهم گفت. مثلا گفت دو نفر که با هم دوست دختر و دوست پسر يا نامزد هستن هيچوقت نبايد به همديگه چتر کادو بدن چون تلفظ معادل چتر توی چينی شبيه «جدايی» به چينی هست و شگون نداره! يا گفت وقتی کادوی عروسی میخوای بدی نبايد به عروس و داماد قيچی کادو بدی چون قيچی معنای استعاری جدايی داره. اين هم واسه اطلاعات عمومیتون.
۴. يک اعتراف. اتفاقی که هميشه ازش میترسيدم ديروز افتاد. درحاليکه هنوز دو سال نشده که اينجا هستم و در حاليکه ۹۰٪ آدمهای دور و برم ايرانی هستن و در حاليکه مطالعات فارسیام چندان کمتر نشده ديروز يه کلمه فارسی از ذهنم رفته بود و مجبور شدم از روی ديکشنری انگليسی به فارسی معادل انگليسیش رو نگاه کنم تا فارسیاش رو پيدا کنم. ايشالله که همين يه مورد بوده.
۵. در راستای حالگيری کردن از آدمهای توی شاتل بغل خونهم. يه پيرمردی هست که تا حالا چند بار ديدمش. اين وقتی سوار میشه سکهها رو با ذوق يکیيکی توی اون دستگاهه میندازه و وقتی بليطش مياد بيرون يه ذوقی میکنه میگه «بينگو». میخوام دفعه بعد که اين کار رو کرد بهش توضيح بدم که لزومی به ابراز ذوق نداره چون اون دستگاه طوری طراحی شده که سکه بگيره بليط بده بيرون.
2 Comments:
too Ottawa mage chi kaar kardi ke baa didane oon kalame haa too spame be yaadesh oftaadi?
eywal ruzbeh!!!!!khub mochi gerefti...
rasti mehdi dust daaram giyafato vaghti dari be piremarde ino migi bebinam.... :)))))))))))))
Post a Comment
<< Home