Saturday, January 29, 2005

۱. از وقتی که قرار شده کور بشم، بيشتر به اينور و اونورم نگاه می کنم و تازگی ها احساس می کنم چقدر دنيا قشنگه! به استثنای يک نفر، حتی دخترايی که قبلا زشت بودن به نظرم خوشگل شدن و دخترايی که خوشگل بودن فرشته!‌ (به قول خاتمی تبديل معاند به مخالف و مخالف به موافق!). اين خدا هم هول بوده خواسته دنيا رو تو هفت روز خلق کنه زده اين وسط قرنيه منو چپ و چوله ساخته. آره می دونم خدا هم اين وبلاگ رو می خونه ولی خب چکارش کنم ديگه.
۲. اينجا يه استادی هست که جزو طرفدارای منه و به در و ديوار می زنه که من دانشجوش بشم تا از هوش سرشار من در راه علم استفاده کنه، امروز باهاش جلسه کوچيک داشتم ولی نگفتم که مرض نابغه ها رو گرفتم وگرنه ديگه ولم نمی کرد. دو سه تا فيدبک از مقاله خودش بهش دادم اينقدر بالا پايين پريد که ترسيدم سکته کنه برای همين تقيه کردم و بقيه فيدبک ها رو نگفتم.
۳. بالاخره توی کانادای خراب شده، کدو تنبل پيدا کردم. اصلا نگاه نکردم چنده، يه دونه خريدم. فقط اميدوارم مزه کدوهای ايران رو بده.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Nedstat Basic - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter