Monday, December 04, 2006

A little bit of parody

ديدم مطلبی ندارم. پارودی وبلاگ‌های روزبه و پويا و خودم (وبلاگ انگليسيم) رو که قديما نوشته بودم رو می‌ذارم. دقت کنيد که خيلی جالب نيست

روزبه
۱. امروز بالاخره رفتم چلوکباب خوردم.
۲. آمريکا خيلی باحاله. از کانادای داهات شما هم بهتره. دختراش هم خوبن. اين استاد ما خيلی بددهنه. همينجوری راه می‌ره و می‌گه بی‌تر... و بی‌اد... آدم خجالت می‌کشه.
۳. بالاخره ماشين خريدم. آخه اينجا بدون ماشين نمی‌شه رفت چلوکبابی.
۴. راستی جمعه شب دارم می‌رم کباب نايت

پويا
داريم براتون يه برنامه می‌ذاريم حالشو ببرين. من چقدر خوبم. ديدين آدما جوگير می‌شن؟ ها ها ها. اگه تخفيف می‌خواين [به] من بگين براطون بگيرم.

خودم
Thou shall contaminate the oblivious invigorating penchant per se. Hitherto the conglomeration of apocryphal prose of the braggadocio prevails (and a succession of unrelated extinct biblical and latin words with the frequency of less than 0.00000001)

کوفت
نمی‌دونم چرا دخترا سيبيلاشون رو نمی‌زنن. مازوخيسمش رو ساديسم کن تا عقده فرويدش حل شه. همه فهميدن که من نيچه و کامو و کانت می‌خونم دیگه؟ راستی از بدو رانده شدن آدم از بهشت اين ديالوگ بهترینه:
- (ديالوگ يه فيلم صامت دهه ۲۰ که اخيرا از زير خاک تپه‌های بورلی‌هيلز کشف و احيا شده. مضمونش هم درباره دو تا آدميه که همديگه رو دوست دارن ولی بهم نمی‌رسن)

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Nedstat Basic - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter