۱. دو سه روز واسه سال نو رفتم ويسلر (برای همين بود که دو هفته آپديت نکردم!). شهر قشنگيه و همچين خوشمان آمد. الان احساس میکنم از شمال برگشتم. در ضمن يه کاپشن داستايوفسکی خريده بودم که قراره منو در سرمای -۳۰ اتاوا زنده نگه داره. بردمش ويسلر ببينم چقدر گرم میکنه که ويسلر مشالله از ونکوور گرمتر بود و ضايع شدم. در ضمن توی سفر فهميدم که پويا موقع خواب صداهايی ازش ساطع میشه که تا قبل اون تصورش رو هم نمیکردم از بنی آدم اين اصوات بيرون بياد.
۲. چقدر خوبه آدم فارغ از اينکه چند تا آدم طی زندگيش ببينه باز تا آخر عمرش آدم جديد واسه ديدن داره...
۳. راستی از الان گفته باشم که Pan's Labyrinth از ۱۲ ژانويه توی ونکوور (و احتمالا کانادا) اکران میشه و قويا توصيه میکنم ببينيدش. در سال ۲۰۰۶ بهترين فيلمی بود که ديدم و تقريبا مطمئنم هيچکس (فارغ از جنسيت، سن، مليت، شعور هنری و ...) ازش ناراضی بيرون نمياد. در ضمن يکی دو تا صحنه خشن داره.
۴. وقتی فيلم جديد لينچ (Inland Empire) تو ونيز اکران شد منتقدها نعرهها کشيدن و فغان کردن که هيچی نفهميدن ولی همه متحدا گفتن که مشکل از شعور خودشونه وگرنه لینچ که فيلمش بد نمیشه. کمکم فيلم داره جا میافته و ديدارهای چندباره باعث داره میشه که کمکم ارزشهای فيلم هويدا بشه (گويا «Lost Highway» در مقابل اين جديده مثل سيندرلا میمونه در مقابل ممنتو). اینم نظر ديويد پولند درباره فيلم:
David Lynch's magnificent torture, I have no idea what I saw, but I do know that it was absolutely captivating for all three of its weird ass hours.
۵. میخواستم درباره صدام بنويسم که ديدم همهجا حرف صدامه و از اونجايی که کاری که همه بکنن من دوست ندارم بکنم پس از اين موضوع میگذريم.
۲. چقدر خوبه آدم فارغ از اينکه چند تا آدم طی زندگيش ببينه باز تا آخر عمرش آدم جديد واسه ديدن داره...
۳. راستی از الان گفته باشم که Pan's Labyrinth از ۱۲ ژانويه توی ونکوور (و احتمالا کانادا) اکران میشه و قويا توصيه میکنم ببينيدش. در سال ۲۰۰۶ بهترين فيلمی بود که ديدم و تقريبا مطمئنم هيچکس (فارغ از جنسيت، سن، مليت، شعور هنری و ...) ازش ناراضی بيرون نمياد. در ضمن يکی دو تا صحنه خشن داره.
۴. وقتی فيلم جديد لينچ (Inland Empire) تو ونيز اکران شد منتقدها نعرهها کشيدن و فغان کردن که هيچی نفهميدن ولی همه متحدا گفتن که مشکل از شعور خودشونه وگرنه لینچ که فيلمش بد نمیشه. کمکم فيلم داره جا میافته و ديدارهای چندباره باعث داره میشه که کمکم ارزشهای فيلم هويدا بشه (گويا «Lost Highway» در مقابل اين جديده مثل سيندرلا میمونه در مقابل ممنتو). اینم نظر ديويد پولند درباره فيلم:
David Lynch's magnificent torture, I have no idea what I saw, but I do know that it was absolutely captivating for all three of its weird ass hours.
۵. میخواستم درباره صدام بنويسم که ديدم همهجا حرف صدامه و از اونجايی که کاری که همه بکنن من دوست ندارم بکنم پس از اين موضوع میگذريم.
5 Comments:
خدا بود! باید بیای بریم یه روز
pan's labyrinth kheiliiiiiiii khoooob bood. mal e lynch o hanooz tasmim nagereftam, traileresh kheili chet bood!
safar bixatar... :) ...delemaan tangide bud...
بابا داستايوفسکی، بابا خوشتیپ :)
دیروز چترم مثل تو ،شده بود دامن مرلین مرّو ...کلی تو اون باد و سرما یادت کردم
:D
Post a Comment
<< Home