اولين وسوسه محمد
اين روزها که سالروز حکم فتوای قتل سلمان رشدی رسيده کرمم گرفت برم بچرخم ببينم قضيه اين آيات شيطانی چی بوده. يه چيزی که فهميدم و احتمالا خيلی های ديگه هم نمی دونن اين بود که آيات شيطانی اصلا ربطی به سلمان رشدی نداره و بحثی بوده که از همون صدر اسلام پيش اومده. کتاب آيات شيطانی رو هم به طور خلاصه خوندم که حالا شايد بعدا دربارش بنويسم. ولی الان می خوام راجع به خود آيات بنويسم که فکر کنم خوندنش جالب باشه.
اون موقع که پيغمبر مکه زير فشار بت پرست ها بوده، جبرييل داشته براش آيات سوره النجم رو نازل می کرده و می رسه به اينجاش که می گه «تا بحال به اللات، العزی و منات و ديگری فکر کرده ای» بعد يهو شيطان مياد پيغمبر رو وسوسه می کنه که اين جمله رو ته آيه اضافه کنه: «اينها قرانيک والامقامی هستند که شفاعت شان پذيرفته شده است» العزی و اللات و منات سه تا بت مهم مکه ای ها بودن و مفسران می گن که قرانيک درناهای صحرايی هستن که در ارتفاع بالا پرواز می کنن. خلاصه پيغمبر با اين کارش (اينکه بت ها حقيقت دارند و شفاعت هم می تونن بکنن)، اصل توحيد رو زيرپا می ذاره. بعد اين قضيه بت پرستهای قبيله قريش حال می کنند و ديگه به پيغمبر کاری ندارن. مسلمونايی هم که به اتيوپی رفته بودن به مکه برمی گردن. بعد جبرييل مياد به پيغمبر ميگه بابا سوتی دادی که برو خودت درست کن. پيغمبر هم حرفش رو پس می گيره و دوباره روز از نو روزی.
اين روايت رو الواقدی و تفسير طبری و ابن اسحاق نقل کردن. ولی تقريبا همه مسلمونا اين داستان رو نفی می کنن و می گن که اين سه تا هم فقط داستان جعلی رو گزارش کردن و خودشون اعتقادی بهش نداشتن. چند تا از شرق شناس های اروپايی هم بر بی اعتباری اين داستان تاکيد کردن البته بعضی هاشون گفتن دليل مخالفت صريح مسلمونا اينه که اونا نمی تونن تحمل کنن پيغمبرشون حتی بطور موقت آيات قرآن رو دستکاری کنه. منم با اينکه آدم پست مدرنی هستم و به همه چيز شک دارم ولی به نظرم کليت قضيه خيلی مسخره اس. بهرحال اين داستان موضوع بحث و جدل بوده (که البته در کتابهای درسی ما هيچوقت بهش اشاره ای نشده) تا اينکه سلمان رشدی توی کتابش اشاراتی بهش می کنه و جنجال ساز می شه. حالا شايد بعدا به کتاب سلمان رشدی هم اشاراتی کردم.