من باز يه غلطی کردم اسممو کلاس فرانسه نوشتم. اين يکی ديگه واقعا پيشرفتهاس و فقط هم تمرين صحبت کردن و شنيدنه يعنی درست نقطه ضعقهای تاريخی من از بدو تولد. معلمه تا اومد سر کلاس شروع کرد مثل بلبل حرف زدن و چند تا «ژ» و «ق» پشت سر هم رديف کرد که من برداشت کردم داره میگه اولين تکليف درس اينه که با يه فرانسویزبون در ونکوور مصاحبه کنم و ازش درباره معضلات زندگی يک فرانسویزبون در ونکوور بپرسم!! گفت اگه کسی رو نمیشناسين دفتر تلفن رو بردارين و به اونايی که اسم فرانسوی دارن زنگ بزنين و ازشون درخواست مصاحبه کنين. قيافه منو تصور کنين در حال انجام اين کار! آخر کلاس هم بايد يه سمينار درباره تاريخچه فرهنگی ونکوور بدم. نمیدونم جا بزنم يا نه. در ضمن باز هم تنها پسر کلاس منم. امروز بعضی وقتا احساس میکردم تو کلاس خانم چترچی (استاد درسای عمومی توی شريف که مخصوص دخترا بود) نشستم! قبل کلاس به دختر بغلدستیم گفتم مثکه تنها پسر کلاس منم اونم خيلی جدی جواب داد که آره پسرا فرانسه دوست ندارن زياد. حالا من نفهميدم تيکه بود يا نه. درهرحال تصميم دارم سيبيل بذارم و از اين کلاه جاهلیها سرم بذارم برم سر کلاس. در ضمن زيباترين دختر غيرخاورميانهای که تا حالا توی کانادا ديدم هم توی کلاسمون هست و در حين صحبت کردنهای توی کلاس فهميدم که نوشيدنی گازدار نمیخوره و «چيکن سوولاکی» (Chicken Souvaki) هم دوست داره. اتفاقا من هم از اينايی که به جای آب نوشابه میخورن و رستوران يونانی که میرن به جای چيکن سوولاکی، لازانيای ايتاليايی سفارش میدن بدم مياد...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home