تا حالا دعوای پروفسورها رو از نزديک نديده بودم. يه سخنرانی واسه يه استاد از نورث کارولاينا گذاشته بودن که بياد درباره تاثير «ذات» و «محيط» (يا nature و nurture) در انسان صحبت کنه. اولش گفت که جهتگيری فعلی علم به سمت «ذات» و عوامل بيولوژيکيه ولی من میخوام با آوردن مثال در موارد مختلف اين حرف رو رد کنم. توی حضار يه پروفسور پيرمرد دويست ساله هم بود (از اونا که صبحها منتظر نوه نتيجههاس شبها هم منتظر عزراييل) که خيلی باعلاقه و با دوربين عجيب غريب اش بحث رو تعقيب میکرد. استاده که اومده بود صحبت کنه يهکم سمبلکار بود و بعضی جاها يه چيزايی رو دودر میکرد و چند جا هم دليل خيلی مسخره مياورد. مثلا اون تئوری معروف رو که دخترها در يادگيری رياضی از پسرها ضعيفترن رو مطرح میکرد و میگفت اين مساله ژنتيکی نيس و بخاطر اينه که دخترا بيشتر از رياضی خوندن به بچهداری علاقمند هستند! البته بنده خدا نکتههای جالبی میگفت ولی اين سوتیها رو هم میداد. يهو يهجايی اون اواخر پيرمرده عصبانی شد گفت تو اصلا کل مطلب رو نفهميدی. يهو بنده خدا جا خورد و گفت لطفا دليل بيارين و حرف بزنين. بعد يه کم بحث کردن که البته پيرمرده بيشتر حمله میکرد تا حرف بزنه. قرار شد بعد تموم شدن سخنرانی بحث کنن. وقتی تموم شد يهو پيرمرده گفت تو اصلا وقتت رو تلف کردی رفتی درس خوندی و دکترا گرفتی و هيچی نمیفهمی (دقیقا همينجوری و با لحن تند). دو سه نفر هم اون پشت خنديدن که به سخنران خيلی برخورد. يهو کنترلش رو از دست داد و گفت به من توهين نکن دليل بيار من دارم همه حرفام رو با دليل میگم. خلاصه کلی جر و بحث کردن و آخرش هم مردم يه دست شل و ول برای بيچاره زدن و رفت پی کارش (فردا هم تو «يو بی سی» سخنرانی داره. بيچاره حتما روحيهش رو باخته).
0 Comments:
Post a Comment
<< Home