Friday, June 10, 2005

انتخابات نزديکه. نمی‌دونم بايد اين مطلب رو بنويسم يا نه و اصلا تاثيری داره يا نه و اصلا توی اين شلوغ پلوغی کسی اين رو می‌خونه يا نه. راستش منم اولش اعتقادی به اين انتخابات نداشتم و ديگه به نظرم سياست توی ايران‌ يه بازی مسخره و بی‌نتيجه می‌اومد. اعتراف هم می‌کنم اين سال آخر خيلی به خاتمی فحش دادم و وقتی چند ماه پيش برای ديدار با دانشجوها رفته بود و مورد فحش اونا قرار گرفته بود ته دلم لذت بردم و عقده‌هام خالی شد. ولی الان احساس می‌کنم که خاتمی هنوز هم همون خاتمی‌يه که هشت سال پيش بود، هرچند به خيلی از چيزايی که می‌خواست برسه نرسيد ولی هيچوقت عوض نشد. هنوز هم وقتی ياد اون روز می‌افتم که در جواب دانشجوهايی که داشتن شعار «مرگ بر طالبان»‌ می‌دادن گفت که بهتره بر کسی مرگ نفرستن و به جاش درود بفرستن، اون هم در کشوری که در مقاطع مختلف تاريخی ياد گرفته از عرب و ترک و مغول و يهودی و مستشار اروپايی و روس و آمريکايی و سنی و وهابی و متحجر متنفر باشه، يه جوری می‌شم. هنوز از خاتمی خاطره خوش باقی مونده. هنوز قيافه‌اش و گريه‌اش موقع ثبت‌نام رياست‌جمهوری و «اِستاده‌ام چو شمع» گفتنش يادم نرفته. يه بار همون موقع‌ها که شاکی بودم نوشتم خاتمی مثل يه رنگ مرغوبه که روی ديوارهای کهنه يه خونه مخروبه زده شده باشه. ولی اينطور نيس. خاتمی هيچوقت از جنس سيستمی که توش بود نشد.
قرار نبود اين متن درباره خاتمی باشه. نمی‌دونم چرا اينجوری شد. در مورد انتخابات تا چند روز پیش به نظر من هم تحريم بهتر از رای دادن بود. ولی حالا که فکر می‌کنم می‌بينم تحريم خيلی ژست شيکيه که شايد به درد کشورهای اروپای غربی بخوره يا يه اتوپيايی که اينجا وجود نداره. الان از موقع اومدن اين رژيم يه سری دارن دائم تحريم می‌کنن ولی هيچ فرقی نکرده. نمونه بارزش دو تا انتخابات اخير شوراها و مجلس که با اون درصد کم شرکت‌کننده نماينده‌های خودشون انتخاب شدن و شهرداری انتخاب شد که می‌خواد مسير حرکت امام زمان رو آسفالت کنه. ضمن اينکه با انتخاب شدن هاشمی کشور به هشت سال عقب و با انتخاب شدن اون چهار تا، کشور به ۲۵ سال عقب کشيده می‌شه. بهرحال اين هشت سال هرچند با هزينه زيادی همراه بود ولی مسير لاک‌پشتی‌ای بود که طی شد و خوبه که ادامه پيدا کنه. فرانسه هم بعد انقلاب قرن هيجدهمش به سرعت فرانسه‌ای که الان می‌بينيم نشد. اونهايی هم که دلشون به خارج خوشه که دلشون خيلی خوشه! احتمال حمله آمريکا به ايران خيلی پايينه (به دلايلی ممکنه چنين حمله‌ای در درازمدت به نفع کشور باشه) و اپوزيسيونی که گل سرسبدش رضا پهلوی باشه هم که اميدی بهش نيست. فکر نکنم کشوری باشه در طی تاريخ که در فاصله ۲۵ سال دو تا انقلاب توش شده باشه. اصلا انقلاب دوباره توی اين وضعيت که تازه کشور داره از صدمات انقلاب و جنگ مسخره هشت ساله بهبود پيدا می‌کنه خطرناکه و خطر جنگ داخلی رو داره. خلاصه اينکه اميدوارم مردم رای بدن و معين سر کار بياد. گرچه مطمئنا دعواهای سياسی تشديد می‌شه و هزينه‌ها چندبرابر ولی مطمئنا اينها اقتضائات اجتناب‌ناپذير اين مسيره. معين هم طبعا ايده‌آل نيس و کارنامه چندان درخشانی نداره ولی درهرحال بيابان است و آب سرد و استسقا...

توی پرانتز: مطلب رو خيلی سريع نوشتم و احتمالا روان نيس. دنبال آهنگ يار دبستانی هم گشتم که موسيقی متن بذارم براش که پيدا نکردم. خودتون زمزمه کنين لطفا.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Nedstat Basic - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter